راز بها

نقد تخصصی بهائیت

راز بها

نقد تخصصی بهائیت

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۸ مطلب با موضوع «احکام بهائی» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

و صلی الله علیک یا ولی العصر ادرکنی

جناب بهاء الله لطفا تکلیف را مشخص بفرمایید برای اجراء حدودات ظاهره آمده ایید یا خیر؟

دو ادعای متضاد

از طرفی بهاء الله می گوید من برای حدودات ظاهره نیامده ام:

" این ظهور از برای اجرای حدودات ظاهره نیامده چنانچه در بیان از قلم رحمن جاری بلکه لاجل ظهورات کمالیه در انفس انسانیه و ارتقا ارواحهم الی المقامات الباقیة و ما یصقدقه عقولهم ظاهر و مشرق شده تا انکه کل فوق ملک و ملکوت مشی نمایند." (ص ١٤ اخلاق بهائی + گلزار تعالیم بهائی: صفحه ۶)

منصفین عالم اگر این حدودات ظاهره و رساله عملیه و فقه بهاء الله نیست پس چیست؟

فصل اوّل - در وجوب نماز

جمال مبارک در کتاب مستطاب اقدس میفرمایند قوله تعالی: "قد فُرض علیکم الصّلوةُ و الصّومُ من اوّل البلوغ امراً من لَدی اللّهِ ربِّکم و ربِّ آبائکمُ الأوّلین." (بند ۱۰) حضرت عبدالبهاء جلّ ثنائه در لوح مبارکی که باین جمله شروع میشود "ای بنده جمال قدم زبان بشکرانه اسم اعظم بگشا" میفرمایند قوله الأحلی: "صلوة اُسِّ اساس امر الهی است و سبب روح و حیات قلوب رحمانی اگر جمیع احزان احاطه نماید چون بمناجات در صلوة مشغول گردیم کلّ غُموم زائل و روح و ریحان حاصل گردد حالتی دست دهد که وصف نتوانم و تعبیر ندانم و چون در کمال تنبّه و خضوع و خشوع در نماز بین یَدَیِ اللّه قیام نمائیم و مناجات صلوة را بکمال رقَّتْ تلاوت نمائیم حلاوتی در مذاق حاصل گردد که جمیع وجود حیات ابدیّه حاصل کنند  و البهآء علی اهل البهآء الّذین یَجرُونَ احکام اللّهِ و یَعبُدُون ربّهم بِالغُدوِّ (صبحگاه) و الآصال.  ع‌ع"   گنجینه حدود و احکام ص 11 و 12

قضاوت با شما!

آیا جناب بهاء الله در این سخن صادق بودند:

"این ظهور از برای اجرای حدودات ظاهره نیامده چنانچه در بیان از قلم رحمن جاری بلکه لاجل ظهورات کمالیه در انفس انسانیه و ارتقا ارواحهم الی المقامات الباقیة و ما یصقدقه عقولهم ظاهر و مشرق شده تا انکه کل فوق ملک و ملکوت مشی نمایند." (ص ١٤ اخلاق بهائی + گلزار تعالیم بهائی: صفحه ۶)

  • آرمان

بسم الله الرحمن الرحیم

و صلی الله علیک یا ولی العصر ادرکنی

اگر بهائی نباشی حُسن نیّت و صفای قلب و راستی و صداقت هیچ کدام به درد نمی خورد

حضرت ولیّ  امر اللّه غصن ممتاز جلّت قدرته در لوح مبارک مورّخ شانزدهم اکتوبر سنه ١٩٢۵ میلادی می فرمایند قولهُ الأحلی: "معرفت مظهر ظهور اگر ثمر و نتیجه‌اش حُسن سلوک و تزکیه اخلاق نباشد از نفوذ و تأثیر محروم و نزد اهل دانش و ارباب بصیرت قابل اعتنا نبوده و نیست. چه که این معرفت، معرفت حقیقی نه بلکه صرف توهّم و تقلید است. و همچنین حُسن نیّت و صفای قلب و راستی و صداقت اگر چنانچه از نور شناسائی حقّ محجوب ماند و باقبال بمظهر ظهورش فائز نگردد بالمآل از قوّه دافعه تأیید و امدادات روح القدس که یگانه دافع هموم و کروب اینعالم ظلمانی است ممنوع و از تأثیر دائمی و نتائج کلّیّه محروم. فتح و ظفر در این قرن انور نصیب مؤمن نیک رفتار است نه عالِمِ بدکردار مواعظ علماء سوء که از مقصد دین غافلند و هنر و همّت اهل علم و تقوی که از عرفان معلوم محجوبند هر دو اثرات و نتائجش در حیّز ادنی محدود و فانی ولی ثمرات هِمَم عالیه هر مؤمن پرهیزکار بی‌پایان و باقی چه که مستمدّ از روح نبّاض آئین حضرت بهاءاللّه است و بنفثات روح القدس مؤیّد. این است شرط وفا این است سرّ تبلیغ امر بها"   گنجینه حدود و احکام ص 9 و 10

توضیح:

شوقی ربانی صراحتا اعلام می کند که چنانچه کسی بهائی نباشد و اعتقاد به بهاء الله نداشته باشد هر چند اهل حسن نیت و صفای قلب و راستی و صداقت باشد هیچ کدام مقبول نیست و تمام محاسن اخلاقی وقتی معنا پیدا می کند که بهائی باشید نتیجه این سخن آنکه اعمال حسنه و نیکوکاری نیکوکاران عالم هیچ ارزشی ندارد چون بهائی نیستند و این سخن که دلت پاک باشد و هر عقیده ای داری مهم نیست از دیدگاه شوقی شدیدا مردود و محکوم است و مناط پذیرفته شدن عمل نیک به پذیرش مظهر امر است یعنی جناب بهاء الله

مجددا دقت بفرمایید:

الف: حُسن نیّت و صفای قلب و راستی و صداقت اگر چنانچه از نور شناسائی حقّ محجوب ماند و باقبال بمظهر ظهورش فائز نگردد بالمآل از قوّه دافعه تأیید و امدادات روح القدس که یگانه دافع هموم و کروب اینعالم ظلمانی است ممنوع و از تأثیر دائمی و نتائج کلّیّه محروم

ب: هنر و همّت اهل علم و تقوی که از عرفان معلوم محجوبند هر دو اثرات و نتائجش در حیّز ادنی محدود و فانی

  • آرمان

بسم الله الرحمن الرحیم

و صلی الله علیک یا ولی العصر ادرکنی

از دیدگاه بهاء الله، منصف یعنی معتقد به رساله عملیه (حدودات) بهاء الله و میزان و مناط انصاف عاملیت افراد به احکام بهائیت می باشد.

در کتاب اقدس نازل قوله تعالی:

"قد تکلّم لسانُ قدرتی فی جبروتِ عظمتی مخاطِباً لبریّتی اَنِ اعمَلوا حدودی حبّاً لجمالی طوبی لحبیب وجد عَرفَ المحبوب من هذه الکلمة الّتی فاحت منها نفحات الفضل علی شأن لا توصف بالاذکار (بند ٤) "لَعَمری من شَرِب رحیق الأنصاف من ایادِی الألطافِ انّه یطوف حول اوامری المشرقةِ من افق الأبداع." (بند ٤)

در این فقره بهاء الله از موضع قدرت تکلم می نماید و می گوید باید کسانی که من را دوست دارند برای نشان دادن دوستی خویش به من، احکام و حدوداتی را که می گویم عمل کنند و کسانی که به رساله عملیه من عامل نباشند معلوم می گردد دوست من نیستند و مفهوم مخالف آن این می شود که چنانچه به رساله عملیه بهاء الله عمل نشود و چنانچه کسی عامل حدودات بهاء الله نباشد دشمن وی محسوب می شود و اهل انصاف نخواهد بود پس دو نتیجه از مطالب فوق مستفاد می شود:

اولا: اصل عمل به رساله عملیه بهاء الله است و چنانچه کسی عامل به آن نباشد دوست محسوب نمی شود (اَنِ اعمَلوا حدودی)

دوما: کسانی که عامل به رساله عملیه بهاء الله و اوامر و حدودات وی نباشد منصف نیست یعنی منصف از دیدگاه بهائیان و بهائیت و بهاء الله کسی است که معتقد به حدودات و رساله عملیه بهاء الله باشد (الأنصاف من ایادِی الألطافِ انّه یطوف حول اوامری)

  • راز بها

بسم الله الرحمن الرحیم

و صلی الله علیک یا ولی العصر ادرکنی

در بهائیت عاملان به رساله عملیه بهاء الله را اهل عمل گویند و لاغیر

دیگر که به بیان مبارک "جمیع را بحکمت امر نمودیم" شروع شده می فرمایند قوله تعالی: "بعد از عرفان مشرق وحی دو امر لازم یکی استقامت و دیگری اِتِّباع اوامر اللّه که در کتاب نازل شده طوبی للفائزین." و در لوح تجلّیات نازل قوله تعالی: " تجلّی اوّل .... ایمان باللّه و عرفان او تمام نشود مگر بتصدیق آنچه از او ظاهر شده و همچنین عمل بآنچه امر فرموده و در کتاب از قلم اعلی نازل گشته"  و در لوح مانکجی (مانکجی سرپرست زردشتیان ایران بود که از هندوستان در زمان ناصرالدّین شاه قاجار وارد ایران شد و در بین راه در بغداد بحضور مبارک جمال قدم جلّ جلاله فائز گشت و در آغاز لوحش باین مطلب اشاره شده) نازل قوله تعالی: "سپاس دارای جهانرا که دیدار را در خاک تازی روزی فرمود. دیدیم و گفتیم و شنیدیم" "ایمردمان گفتار را کردار باید چه که گواه راستی گفتار کردار است و آن بی این تشنگانرا سیراب ننماید و کورانرا درهای بینائی نگشاید"  گنجینه حدود و احکام ص 5 و 6

توضیح:

الزام بهائیان به اجراء احکام رساله ای جناب بهاء الله و تقلید از احکام و رساله وی و شعار کردار و عمل در بهائیت یعنی عامل بودن به رساله عملیه بهاء الله:

الف: اِتِّباع اوامر اللّه که در کتاب نازل شده

ب: به تصدیق آنچه از او ظاهر شده و همچنین عمل به آنچه امر فرموده

با توجه به دو نکته فوق در بهائیت چنانچه سخن از اهل عمل و کردار می شود کسانی از اهل عمل محسوب می شوند که به احکام اقدس و اوامر بهاء الله عامل باشند.

  • آرمان

بسم الله الرحمن الرحیم

و صلی الله علیک یا ولی العصر ادرکنی

دگر اندیشان بر گشته از بهائیت اهل ضلال و هلاکت خواهند بود

(بهائیان به آراء بهائیان برگشته از بهائیت احترام نمی گذارند و این عمل کرداری مجرمانه تلقی می گردد)

و در کتاب اقدس نازل قوله تعالی:
"انّ الّذین نَکَثوا (نکث: عهد شکنی) عهد اللّه فی اوامره و نکصوا (نکص: مراجعت برگشتن بحال اوّل) علی اعقابهم أولئِکَ من اهل الضّلال  لدی الغنیّ المتعال (بند ٢) گنجینه حدود و احکام ص 5 و 6

فرمان بهاء الله این است که بهائیانی که از بهائیت منصرف شوند از ناکثین محسوب می شوند یعنی جناب بهاء الله به بهائیانی که بر اثر تفکر به این نتیجه برسند که بهائیت مناسب ایشان نیست و بر اثر تحری حقیقت دگر اندیش غیر بهائی گردند نزد وی و جامعه بهائی منفور شده و با لفظ ناکث و ناکص از وی یاد می کنند و بهائیان منصرف از بهائیت ناکثین و ناکصین می باشند و چنانچه بهائیان ناکث و ناکص گردند هلاکت گریبان ایشان را خواهد گرفت و از گمراهان خواهند بود

نتیجه اینکه بهائیان به آراء بهائیان برگشته از بهائیت احترام نمی گذارند و این عمل کرداری مجرمانه تلقی می گردد.

 ضَلال-ضَلالَة-ضَلّ - (ضَلَّ-یَضِلُّ و یَضَلُّ) از راه دین و حق خارج شدن- هدر رفتن و نتیجه ندادن-گمراه شدن-باطل شدن- تلف و هلاک شدن- فراموش کردن.

  • راز بها

بسم الله الرحمن الرحیم

و صلی الله علیک یا ولی العصر ادرکنی

محک بهائی بودن عمل به رساله عملیه بهائیت است

و در لوح فریدون میفرمایند  قوله تعالی: "بنام گوینده توانا ای فریدون الحمدللّه از فضل ابهی به بحر ایمان فائز شدی و بافق اعلی توجّه نمودی ولکن محک الهی لم‌یزل و لایزال ما بین عباد بوده و خواهد بود  و همچنین میزان الهی در کلّ حین مشهود است باید در کلّ احیان بحقّ جلّ و عزّ پناه برد و توفیق خواست تا مؤیدّ شود باستقامت بر آنچه ادراک نموده و عمل بآنچه در کتاب الهی نازل شده اگر نفسی در جمیع عمر بعبادت مشغول شود و از صفاتیکه سبب ارتفاع امراللّه است محروم ماند آن عبادت حاصل ندارد و ثمری نخواهد بخشید"  گنجینه حدود و احکام ص 4 و 5

میزان و محک الهی فقط ایمان به بهاء الله نیست بلکه باید احکام و حدودات و رساله عملیه بهائیت را انجام داد و لو تمام عمر فرد عبادت کند ولی احکام بهائیت را انجام ندهد ثمر و حاصلی ندارد:

میزان الهی در کلّ حین مشهود است باید در کلّ احیان بحقّ جلّ و عزّ پناه برد و توفیق خواست تا مؤیدّ شود باستقامت بر آنچه ادراک نموده و عمل بآنچه در کتاب الهی نازل شده

  • راز بها

بسم الله الرحمن الرحیم

و صلی الله علیک یا ولی العصر ادرکنی

در کتاب مستطاب اقدس نازل قولهُ تعالی: "اِنَّ اوّلَ ما کتبَ اللّهُ علی العِبادِ عِرفانُ مَشرقِ وحیه و مطلع امره الّذی کان مقام نفسه فی عالَمِ الأمر و الخلقِ مَن فازَ به قد فاز بکلِّ الخیرِ و الّذی مُنِع انّه من اهل الضَّلال و لو یأتی بکلّ الأعمال (بند 1) اذا فُزْتُم بهذا المقام الاسنی و الأفق الأعلی ینبغی لکلِّ نفسٍ ان یتّبع ما اُمِرَ به من لدی المقصود لأنّهم لأنّهما معاً لا یُقبَل احدُهُما دونَ الآخَرِ ا معاً لا یُقبَل احدُهُما دونَ الآخَرِ هذا ما حَکَمَ به مطلعُ الألهام." (بند ١) گنجینه حدود و احکام ص 4 و 5

الف) نپذیرفتن بهاء الله یعنی هلاکت: الّذی مُنِع انّه من اهل الضَّلال

اگر کسی فرمایشات بهاء الله را نپذیرد و مانع نشر آن شود اهل گمراهی خواهد بود و هلاک خواهد شد  ( نوزده هزار لغت : ضَلال-ضَلالَة-ضَلّ - (ضَلَّ-یَضِلُّ و یَضَلُّ) از راه دین و حق خارج شدن- هدر رفتن و نتیجه ندادن-گمراه شدن-باطل شدن- تلف و هلاک شدن- فراموش کردن)

ب) چنانجه تمام اعمال نیک عالم را انجام دهید ولی بهائی نباشید و احکام بهائی را انجام ندهید هلاک خواهید شد (لو یأتی بکلّ الأعمال)

ج) کارهای نیک موقعی مقبول بهاء الله  واقع می شود که عامل به احکام باشید و یکی بدون دیگری مورد قبول بهاء الله نمی باشد یعنی کارهای نیک به همراه اجراء رساله عملیه بهائیان ضامن فائز شدن به هر خیری است (لأنّهما معاً لا یُقبَل احدُهُما دونَ الآخَرِ)

  • راز بها

بسم الله الرحمن الرحیم

و صلی الله علیک یا ولی العصر ادرکنی

الف) بهاء الله برای حدودات ظاهره تشریف آورده اند

ب) مرگ بر کسانی که به احکام بهاء الله عمل نمی کنئد

ج) فرمان به بهائیان بر تسخیر جهان برای اقامه احکام بهاء الله"هُو اللّه تعالی شأنه العظمهُ و الاقتدار"، "الحمد للّه الّذی انزل الاحکامَ و جَعَلها حصناً لعباده و علهً لحفظِ. بریّته طوبی لمن تمسّک بکتابِ اللّه و عَمِلَ بما اُمِر و ویلٌ للغافلین و الصّلوهُ و السّلامُ علی سیّدِ الکونین و مقصودِ مَن فی السّموات و الاَرَضین الّذی به اَنار ملکوتُ الأسماء و نُصِب عَلَمُ یُفعلُ ما یشاء و علی آله و اصحابه و مظاهِر العلم و الحکمه و مهابِطِهِما و بهم سُخِّرتِ المدائنُ و القُری و انتَشَر حکم اللّهِ مالکِ الوَری و علی کلّ تابعٍ راسخٍ ثابتٍ امینٍ." (یکی از الواح جمال مبارک ) گنجینه حدود و احکام ص 2

 

الف: اهمیت احکام بهائی و دروغ ایشان مبتنی بر اینکه ما فقه نداریم و برای حدودات ظاهره نیامده اییم و دلیلی بر رساله ای بودن بهائیان - انزل الاحکامَ و جَعَلها حصناً لعباده و علهً لحفظِ

در متن فوق احکام شرعی بهائی دژی است برای محفوظ ماندن و همچنین دلیل حفظ بهائیان می باشد

ب: آرزوی هلاکت جناب بهاء الله برای کسانی که به احکام وی عمل نمی کند :  و ویلٌ للغافلین

کسانی که به احکام بهائی عمل نکنند لفظ ویل بر او اطلاق شده  و معنی ویل چنانچه در نوزده هزار لغت آمده چنین است: (وَیل - هلاک - رسیدن شرّ و بلا - کلمه نفرین در وعید عذاب و به معنی وای - ویل اگر مبتدا باشد مرفوع است والاّ منصوب)

ج : هدف بهائیان با توجه به این فقره از سخنان بهاء الله تسخیر مدائن و تسلط بر کلیه کشورها جهت اقامه احکام و حدودات بهائیان می باشد : بهم سُخِّرتِ المدائنُ و القُری و انتَشَر حکم اللّهِ مالکِ الوَری و علی کلّ تابعٍ راسخٍ ثابتٍ امینٍ

  • راز بها